اگر به کشتن او فرمان مى دادم، قاتل او مى بودم. و اگر دیگران را از
کشتنش منع مى کردم چنان بود که به یاریش برخاسته ام. اما کسى که یاریش
کرده نمى تواند بگوید که ((من بهتر از کسى هستم که از یاریش دست بداشت)).
و کسى که او را خوار داشت و فروگذاشت ، نمى تواند بگوید ((کسى که او را
یارى کرد بهتر از من بود)).
من اکنون، به گونه اى مجمل و مختصر، سیره
او را در حکومت براى شما بیان مى کنم: او به استبداد و خودکامگى فرمان مى
راند و استبداد و خودکامگى اش سبب تباهى کارها شد. شما از او ناخشنود
بودید و در برافکندنش بیتابى مى کردید، این بیتابى شما هم ناستوده بود.
خداى تعالى را حکمى است که واقع خواهد شد، هم در حق آنکه استبداد مى ورزید
و هم در حق آنکه بیتابى و ناشکیبایى مى نمود.