سخن ناشر
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
امام صادق علیه السلام فرمود: پس از اینکه فاطمه دختر پیامبر اسلام صلى اللَّه علیه و آله و سلم از مادر متولد شد و بر روى زمین قرار گرفت. نورى از آن بزرگوار ساطع شد که وارد خانه هاى مکه گردید. در شرق و غرب زمین محلى باقى نماند مگر اینکه نور حضرت به آن سرایت کرده باشد. این روایت بر عظمت این مولود مبارک در نزد خداوند دلالت مى کند. از برکات این مولود همین بس که به گلستان رسالت نور و نشاط بخشید و بر خلاف رسم ناپسند جاهلیت که دختر زادن ننگى عظیم به شمار مى آمد، کانون وحى غرق در نور و نشاط گشت و در مقابل دشمنان خانه وحى دچار یأس و افسردگى شدند، پیامبر صلى اللَّه علیه و آله و سلم نیز ابتداء سعى داشت فضائل معنوى را به فرزند دلبندشان منتقل سازد و از این طریق با برترین دروس توحیدى و زیباترین حقایق اسلام آشنا شد. ام سلمه مى گوید: پیامبر مراقبت فاطمه را به من سپرد و من نیز مراقب پرورش او بودم ولى به خدا سوگند، فاطمه 8 ساله بهتر از من به امر تربیت وارد بود و حقایق را بهتر مى شناخت. در شأن و جایگاه ملکوتى حضرت صدیقه طاهره علیهماالسلام همین بس که خداى جهان ملک مقربش روح الامین را بر رسول خود فرومى فرستد و با نسیم وحى باغ روح پیامبر را نوازش مى دهد و مژده نور حضرت صدیقه طاهره علیهاالسلام به او مى رساند. که: (انا اعطیناک الکوثر) اگر ما پسرانت را از تو گرفتیم، کوثر رحمت و کرامت و خیر کثیر به تو عنایت کردیم فاطمه علیهاالسلام به تو دادیم که نسل تو را تا قیامت امتداد بخشد و زمین را از فرزندان مبارک تو مشحون سازد. عایشه مى گوید: من کسى را شبیه تر از فاطمه علیهاالسلام به رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله و سلم در سکوت و رستگارى و وقار و سخن ندیدم، زهرا علیهاالسلام او بسان زنانى نبود که در خانه بنشید و از مسائل پیرامونش بى خبر باشد. بلکه با هوشمندى و آگاهى به تحلیل و تبیین مسائل جارى عصر خود مى پرداخت تا بدین وسیله و در تحت تعلیمات پیامبر اکرم صلى اللَّه علیه و آله و سلم
الگوى زن مسلمان را به تمام عصرها ارائه کند. حضرت فاطمه از همان دوران کودکى در کنار پدر گرامیش در صحنه هاى مختلف زندگى ظاهر شد و نقش خود را ایفا کرد. او با دست کوچک و نازنین خود، وقتى که هنوز به ده سالگى نرسیده بود بر زخمهاى پیامبر مرهم مى نهاد و در حد توان خود به آن حضرت در پیشبرد اهدافش کمک مى کرد، و زهرا علیهاالسلام در خندق به پدر بزرگوارش غذا مى رساند و مجروحین را یارى مى کرد. در دوران پس از پیامبر نیز این نقش را در قالب حمایت از امام على علیه السلام امام بر حقش ادامه داد.
فاطمه علیهاالسلام فریاد مخالفت بلند کرده و مشعل حقیقت را به دست گرفت تا براى توده هاى مردم که امر بر آنها مشتبه شده بود، موضوع را بیان کند و بدینگونه براى همه تاریخ، ثابت نمود خلیفه اى که در اولین اقداماتش، بر املاک رسول خدا تعدى کرده، نه تنها پیرو آن حضرت نیست بلکه کودتایى علیه آن حضرت همانند همه کوتاهایى که در عالم به وقوع مى پیوندد. فاطمه زهرا علیهاالسلام همچون دیگر افراد بشر، حق خود را مطالبه مى کرد، خواه این حق بخشش یا عطیه اى از رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله و سلم باشد. یا میراث یا حقوقى شرعى هم چون خمس، حضرت صدیقه طاهره علیهماالسلام مطالبه فدک را فرصت خوبى براى اظهارنظر خود درباره خلافت یافت زیرا لازم بود که نظریات خود را در برابر توده هاى مردم بیان کند.
کتاب حاضر مجموعه اى است ارزشمند در شأن و شخصیت بزرگ بانوى هر دو سرا، که حاصل تلاش و عشق و علاقه حقوقدان آگاه جناب آقاى عبدالمنعم حسن سودانى که پس از آشنایى با زندگى حضرت صدیقه ى طاهره به مذهب حقه اثنى عشرى هدایت پیدا کرده که با قلم شیوا و جذاب استاد سید حسین محفوظى اهوازى به فارسى ترجمه گردیده است.
جا دارد که ابتداء از مؤلف آگاه و همینطور مترجم بزرگوار و تمامى کسانیکه به نحوى در به تکمیل رسانیدن این کتاب ارزشمند و نفیس تلاش نموده اند تشکر و قدردانى به عمل آید، باشد که بپاس ترسیم نمودن فضائل و کرامات و تاریخ نورانى زندگى اشرف زنان دو جهان فرداى قیامت مورد شفاعت آن بانوى بزرگوار قرار گرفته و برگ سبزى باشد در پرونده اعمال این عزیزان انشاءاللَّه.
مقدمه مترجم
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
این اثر را به دوستداران با وفاى حضرت زهرا (س) و آرمانخواهانى که در انتظار طلوع خورشید امامت یعنى حضرت حجه ابن الحسن عسکرى (عج) به سر مى برند، تقدیم مى نماییم.
کتاب حاضر که داستان دل انگیز هدایت یافتن دانشمندى حقوقدان از اهالى سودان به مذهب جعفرى را به تصویر مى کشد، توسط دوستى ارجمند (که توفیق خدمت به خاندان عصمت و طهارت دارد. و همواره او و خانواده اش با استوارى ویژه اى جهاد فکرى در روشن نمودن حقایق قرآن و حقوق عترت را پیشه ى خود ساخته اند) به ما هدیه گردید تا با قلم نارساى خویش به ترجمه ى این اثر شورانگیز بنشینیم. نام آن عزیز بزرگوار حاج عبدالامیر حویزاوى است.
اکنون که توفیق رفیق راهمان بود. و دست عنایت بارى تعالى بر سر من کشیده شد. بر خود فرض مى دانیم که از این دوست گرامى و کلیه ى برادران و بزرگوارانى که در ترجمه ى این کتاب و آثار دیگر، مشوق و سبب دلگرمى بوده اند نهایت تقدیر و تشکر نمایم. و از خداوند مهربان خواستاریم که این عزیزان را در خدمت اسلام توفیق روزافزون عنایت فرماید. و لیاقتى به همه ى ما عنایت کند تا شایسته ى شفاعت اهل بیت عصمت و طهارت (س) گردیم.
در خاتمه از خوانندگان التماس دعاى خیر داریم باشد که در پرتو دعاى خیر شما در امر ترجمه و تحقیق موفق و منصور به نصرت حضرت حق گردیم.
1- سید حسین محفوظى موسوى
2- جهانگیر محمودى
تقدیم:
- به جگر گوشه و روشنى بخش چشم پیامبر...
- به آنکه در خانه وحى تولد یافت و در دامان برترین پیامبر پرورده شد...
- به صدیقه ى طاهره ى مطهره ى معصومه...
- آنکه موضع گیرى هایش سرنوشت ساز بود...
- آنکه ظلم دید و ستم کشید و حقش غصب گردید...
- به آن شمعى که مرا به جایگاه هدایت رهنمون گشت...
- وافق هاى نور ولایت را به رویم گشود...
- به سرور و بانوى بزرگوارم حضرت فاطمه ى زهرا (س)...
- و به فرزندش، امید چشم براهان و زایل کننده ى تاریکى ها...
- عدل منتظر، حضرت حجه ابن الحسن المهدى عجل اللَّه تعالى فرجه الشریفه، امام دوازدهم، خاتم الاولیاء، که زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد...
شما هم لینک شدید.
با تشکر