شیعه شناسی

آنچه درباره شیعه باید دانست

شیعه شناسی

آنچه درباره شیعه باید دانست

با نور فاطمه هدایت شدم(2)

پیشگفتار

هیجان عجیبى بود! در آن روز گرم و طاقت فرساى تابستانى که سوزندگى آفتاب سودان در آن شهرت خاصى دارد، خنکى مرموزى را بر صورتم احساس کردم، چنانکه اندامم در سرمایى که به گمان من به زیر صفر رسیده بود، مى لرزید.

مدتى در این حال و هوا بودم. تا اینکه حقیقت به وجودم گرماى خاص خود را بخشید... و نورى را دیدم که فروزان، بسان هاله اى مقدس مرا احاطه نموده، و موجب شد تا پرده هاى ستبرى که سنگینى آن شانه هایم را آزار مى داد به ناگاه از برابر دیدگانم به کنار بروند.

در این هنگامه بود که جلوه ى دل آراى حقیقت را با درخشش ویژه اش مشاهده نمودم. و گام هاى خویش را دیدم که به سوى رستگارى هدایتم مى نمایند.

اما باید گفت که دشوارترین لحظات زندگى من، زمانى بود که به عمق و ژرفاى فاجعه اى که در آن گرفتار بودیم، آگاه شدم. وضعیتى که به سبب جهل مرکب، بر اندیشه هاى ما سلطه یافته بود... بخصوص اینکه جهل مزبور عقیده و دین ما را هدف قرار داده بود.

در واقع انسان خطاها و لغزش هاى خویش در اداره ى امور عادى زندگى مانند: آگاهیها و دانش هاى ضرورى که باید آن را به دست آورد. یا ابزارى که وسیله ى نقل و انتقال او باشد را سبب چندانى براى اندوه و پشتیبانى خود نمى داند.

اما اگر در راه خود به سوى خدا دچار لغزش گردد و به سبب این خطا مسیر نادرستى در رسیدن به فردوس برین برگزیند، راهى خطرناک را پیموده و به دام

بى باکى جنون آورى گرفتار آمده است.

مع الاسف چنین حالتى بیانگر وضعیت بیشتر مسلمانان جهان است. این حقیقت به سبب تجربه ى خاصى برایم مکشوف گردید. تجربه اى که البته هیچ امتیاز یا موقعیتى چون اولین یا آخرین بار بودن، براى آن قائل نیستم.

در حقیقت یافته ى من به سبب مطالعه و تحقیق در زوایاى گوناگون میراث دینى و تاریخ اسلامى به دست آمده است. بنابراین کارى عادى و معمولى انجام داده ام.

من تجربه و یافته خویش را براى آگاهى آیندگان به ثبت مى رسانم. و در این رسالت، در انتظار هیچ مزد و منفعتى بسر نمى برم. جز اینکه خوشنودى خداوند بزرگ را خواستار باشم. و امکان این را بیابم که در احقاق حقى داراى نقش و سهم مؤثرى باشم. تا بدین واسطه من نیز گامى تازه بر گامهاى پیروزمند طریقه ى حق اهل بیت (سلام اللَّه علیهم اجمعین) و پیروان آنان یعنى (شیعیان) بیافزایم.

البته بایستى تأکید نمایم که مقصود از طرح این مباحث، هرگز اهانت به فردى معین، یا ایجاد فتنه و تفرقه در میان مسلمانان نیست. چنین پیرایه مرا هرگز خوش نیاید. گرچه نادانان را خوش آمده تا چنین نامى بر تحقیق و تجربه ى من بگذارند!

مى توان رویکرد اصلى این تحقیق را، ورود در یک مناقشه ى عقیدتى با روشى علمى جهت شناخت حقیقت دانست. همچنین کوشش این تجربه بر آن است تا به خوانندگان واقعیت، نگران کننده اى را که امت اسلام به سبب انحراف و رویگردانى از صراط مستقیم و ادبار به تعالیم کتاب خداوند بزرگ و سنت پیامبر به آن گرفتار آمده و دچار خوارى و تلخکامى گردیده است، به تصویر بکشد...

با این انگیزه که این اثر گامى براى تحقق وحدت امت اسلام، در زیر

پرچم حق و حول محور اصیل و ریشه دارى باشد که جلوه ى آن در تعالیم و روش اهل بیت علیهم السلام نمایان گردیده است، اثر خود را نوشته ام.

و من خود را در این طریق هیچ نمى دانم، جز بنده اى از بندگان نیازمند خداوند که توفیق شناخت حقیقت رفیق راهش بود، به گونه اى که نیرنگ و تحمیقى را که به عنوان فردى از امت اسلامى آن را بازشناخته، به تلخى احساس مى نماید.

یادآورى مى کنم که من در محیطى زندگى کرده و رشد یافته ام که عقیده ى آنان تسنن و پاى بندى به مذهب مالکى است. که البته این ویژگى در بیشتر مردم سودان است.

زمانى بزرگترین آرزوى من، از طریق ازدواج پرورش فرزندانى بود که به شیوه ى مرسوم آباء و اجدادم، دیانت را آموخته باشند. اما در حقیقت من در جستجوى راهى بودم که فرزندانم به شیوه ى رایج در کشورهاى اسلامى تربیت نشوند. زیرا آنان منفى گرایى تمدن پوچ مادى را در جان فرزندان خویش مى کاشتند.

در این رؤیاى آرمانى، خواهان فرزندانى که خویش را خادم شریعت و دین خدا بدانند، بوده ام- اما حقیقت این است که آرزوى من بر پایه ى تصورى بود که از تعالیم مدارس رسمى دریافته بودم- و البته پدران خویش را بر آن روش در جامعه مى شناختم.

اما این نوع از دیندارى، از مطالعه و تحقیق درباره ى انطباق و اطمینان از باورهایمان با فرامین الهى برخوردار نبوده، و توجهى به اخبار و دانش هایى که از ما پنهان گردیده ندارد. بنابراین نیاز به تحقیق و مطالعه امرى بسیار ضرورى به شمار مى آمد.

درباره ى سودان باید بگویم که کشورى داراى روحیه ى دینى و طبیعت برجسته و ممتاز اخلاقى است. و در کلیه ى جوانب و ابعاد زندگى با نیرو و انگیزه ى

دینى به فعالیت مى پردازد. افزون بر آن داراى عشقى بارز به اهل بیت علیهم السلام است.

این ویژگیها به صورت فرهنگ در جامعه ى کشورم تجلى یافته است. البته به این نکات در خلال مباحث آتیه نیز اشاراتى خواهم نمود.

در این رابطه یادآورى این نکته لازم است که اسلام به کوشش اهل تصوف به سودان وارد گردید که البته این حقیقت را وهابیون از روى کینه و حسد انکار مى نمایند- دولت فاطمى که خود داراى مذهب تصوف بود، کوشش هاى گسترده اى در جهت نشر اسلام از خود بروز داد- باید گفت که پایه و اساس صوفى گرى بر محبت اهل بیت علیهم السلام و وفادارى به آنان استوار است.

به همین سبب چنین خصوصیتى در فرهنگ و دیانت ملت سودان تجلى نموده، چنانکه ویژگى مزبور بسان نشانه اى بارز با سیمایى دل انگیز براى مسلمانان جلوه یافته است. این کشور دروازه ى مسلمانان آفریقا مى باشد
___________________________________
به نظر مى رسد که منظور نویسنده این است که فرهنگ و دیانت ملهم از عقاید و خلقیات شیعیان باعث گردیده تا ملت سودان الگوى شایسته اى از یک جامعه ى اسلامى جهت جذب ملل آفریقا ارائه دهد. مترجم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد