او را سپاس مى گویم و خواستار فزونى نعمت او هستم و بر آستان عزتش سر تسلیم نهاده ام و خواهم که مرا از گناه در امان نگه دارد. از او یارى مى جویم که نیازمند آنم که نیازم برآورد. هر کس را که او راه بنماید، گمراه نگردد و هر کس را که با او دشمنى ورزد، کس زینهار ندهد، هرکس را که تعهد کند، بى چیز نشود که تعهدش از هر چه به سنجش آید، افزون است و از هر چه اندوختنى است برتر. و شهادت مى دهم که خداوندى جز اللّه، خداى یکتا نیست. یگانه است و بى هیچ شریکى.
حمد باد خداوندى را که سخنوران در ثنایش فرو مانند و شمارندگان از شمارش
نعمتهایش عاجز آیند و کوشندگان هر لکه داره کوشند، حق نعمتش را آنسان که
شایسته اوست، ادا کردن نتوانند. خداوندى، که اندیشه هاى دور پرواز او را
درک نکنند و زیرکان تیزهوش، به عمق جلال و جبروت او نرسند. خداوندى که
فراخناى صفاتش را نه حدّى است و نه نهایتى و وصف جلال و جمال او را سخنى
درخور نتوان یافت، که در زمان نگنجد و مدت نپذیرد. آفریدگان را به قدرت
خویش بیافرید و بادهاى باران زاى را بپراکند تا بشارت باران رحمت او
دهند و به صخره هاى کوهساران، زمینش را از لرزش بازداشت.
اساس دین،
شناخت خداوند است و کمال شناخت او، تصدیق به وجود اوست و کمال تصدیق به
وجود او، یکتا و یگانه دانستن اوست و کمال اعتقاد به یکتایى و یگانگى او،
پرستش اوست. دور از هر شایبه و آمیزه اى و پرستش او زمانى از هر شایبه و
آمیزه اى پاک باشد که از ذات او، نفى هر صفت شود زیرا هر صفتى گواه بر این
است که غیر از موصوف خود است و هر موصوفى، گواه بر این است که غیر از صفت
خود است.